روزی دروغ به حقیقت گفت: مــــیل داری با هم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم؟ حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد. آن دو با هم به کنار ساحل رفتند، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد. دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او را پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است، اما دروغ درلبــــــاس حقیقت با ظاهری آراسته
سلام دوست عزیز وب سایته بسیار عالی داری امید وارم در آینده زیباتر هم بشه (*) خوشحال شدم . امید وارم با من در تماس باشی تا از اطلاعات همدیگر استفاده کنیم.
واقعا دمت گرم